بالاخره من هم به اوبونتو ۱۳.۱۰ (البته از نوع زوبونتو!) مهاجرت کردم. در این نسخه پایداری خیلی خوبی رو شاهد هستیم. همچنین نسخه جدید کرنل حرارت کمتری تولید میکنه (لینوکس ۳.۱۱) و میزکار XFCE 4.12 هم که در کنار اون یه تجربه راحت و روون رو داره برای من رقم میزنه :).
تا الان هرچی خواستم روش نصب کردم و دارم ازش لذت میبرم، دلیلی هم که باعث شد از آرچ دل بکنم دست کاری های نابخردانه تیم مانجارو در اصل سیستم عامل بود. وگرنه بدم نمیومد روی آرچ بمونم.
آرچ لینوکس که الان توزیع اصلی سیستم من شده (و فکر کنم آخرین توزیعی باشه که ازش استفاده خواهم کرد) یک کامیونیتی بزرگ داره. شاید فعالیت این کامیونیتی واقعا بی نظیر باشه در بین سایر بین توزیع های لینوکس. از طرفی با استفاده از آرچ کاربر یاد میگیره که خیلی چیزا رو بجای پرسیدن سوال ، باید با جست و جو حل کنه. از طرفی آرچ طوری هست که خود کاربر میسازدش (البته من بنا به دلایلی مثل نداشتن حوصله کافی برای کانفیگ آرچ ترجیح دادم از نسخه اوپن باکس مانجارو استفاده کنم) و همچنین یک خوبی دیگر آرچ اینه که به BSD ها شباهت زیادی داره و BSD سان هست. دو دلیل خوب برای استفاده ازش :).
این عکس هم به عنوان یک الگوریتم برای کمک گرفتن از جامعه آرچ لینوکس در نظر بگیرید :
این عکس خیلی بزرگ هست و مراحل زیادی داره ، پس در یک تب جدید نگاهش کنید و برای خوندن مراحل ، تا میتونید روش زوم کنید.
کامیونیتی فارسی آرچ لینوکس (برای این که فراموش نشه و همچنین انجمن های بی ربط بخشش رو اضافه نکنن 😉 )
من قبل از اینکه مطلبی در مورد ریزکشور ها بنویسم ، به فارسی در موردش سرچ کرده بودم اما بیشتر نتایج به «بودجه ریز کشور» و … اختصاص داشت. یعنی چیزی کاملا بی ربط به اون موضوع. خب دوباره سرچ کردم و این مقاله رو دیدم. در این مقاله خوب توضیح داده شده. اما بیشتر از اینکه ریزکشور ها رو به عنوان یک فعالیت تفریحی معرفی کنه ، داره اونها رو با خودمختارها و تجزیه طلب ها مقایسه میکنه. همچنین مدام از لفظ های منفی مثل «در بدترین حالت» استفاده میکنه. این خودش باعث میشه بیش از این که اشخاص به این فکر کنن که چنین چیزی میتونه بعنوان یک فعالیت جذاب و فان باشه، بیشتر به جنون شبیه هست.
و از همه مهم تر ، مقدمه چینی شدیدا افتضاح این مقاله هست :
ایران کشور پهناوری است و بارها اعلام شده که مساحت فلان استان ما، برابر چند کشور اروپایی است. با این حال کشورهایی هستند که در کوچکی، شگفت انگیز به نظر می رسند.
هر قدر در متن دقیق شید می بینید که این مقدمه اصلا به متن ربطی نداره. همونطور که مساحت فلان استان ما چند برابر فلان کشور اروپایی است، فلان ایالت آمریکا یا کانادا هم ممکنه چندین برابر ایران مساحت داشته باشن!.
و قسمت هایی از این مطلب که بیانگر نقد من هستن :
با آنکه به آنها ریزکشور گفته میشود اما این کلمه بیشتر یک تعریف است تا یک حقیقت. در واقع این کشورها به وسیله سازمان ملل و دیگر سازمانهای بزرگ جهان به رسمیت شناخته نمیشوند. حتی بعضی از این کشورها فقط در دنیای مجازی وجود دارند، روی کاغذ یا در اینترنت میشود از آنها سراغی گرفت یا حتی بدتر فقط در ذهن یک انسان ایده پیدایش چنین کشوری وجود دارد. ریزکشورها تفاوتهای زیادی با خودمختارها یا استقلالطلبها دارند.
البته بخشی از این متن هم هست که باعث خوشحالی هست :
آنها با کسی سر جنگ ندارند و وجودشان به هیچ کشور دیگری ضرر نمیزند
امیدوارم که گروه مجلات همشهری در آینده چنین بحثهایی راه میندازه ، حداقل کمی بهتر راجع بهشون بنویسه 🙂
خب در پست قبلی در مورد مهاجرتم به آرچ توضیح دادم. خب الان آرچ و گنوم و بعضی از نرم افزارهای لازم رو دارم.
تو این مدت کمی که دارم از آرچ با کرنل ۳.۱۰ استفاده میکنم نکته ای که متوجه شدم مصرف خوب باتری لپتاپ و از طرفی داغ نکردن اون هست :). البته باید دید بعد از نصب درایور غیر آزاد چه اتفاقی میفته.
فعلا گنوم ۳.۸ و کرنل ۳.۱۰ و فایرفاکس ۲۳ هست. تا بعد یکی یکی نرم افزارهای مورد نیازم رو نصب کنم!
بالاخره بعد از مدتها تصمیمم رو گرفتم تا به یک توزیع غیر از اوبونتو و دبیان مهاجرت کنم و روش بمونم. از اونجایی که آرچ یک توزیع شناخته شده هست ، تصمیم گرفتم که کاملا روی آرچ بیام.
اما یک نکته مهم اینه که نصب آرچ شدیدا وقت گیر هست و من ترجیح دادم یکی از فرزندان خلف! آرچ رو نصب کنم. ابتدا نسخه اوپن باکس مانجارو رو دانلود و نصب کردم و الان هم روی اون XFCE نصب کردم. هنوز خیلی کار هست. تازه نرم افزارهای اساسی رو باید روی اون نصب کنم. مهم ترین نرم افزارهایی که باهاشون کار دارم عبارتند از LibreOffice ، GIMP, VLC, … که حتما باید داشته باشم و یک سری نرم افزاری که گهگاه باهاشون کار میکنم (مثل زی پرشین).
بعد از اینکه آرچ رو پختم هم یک پست میدم از کار باهاش.
بازی GTA در کل بازی اسرار آمیزیه ، چون هر قدر که بازی کنی تموم نمیشه :). اما این بازی ، اسراری هم داره که هرکسی نمیتونه ازش سر در بیاره. چیزایی مثل هیولا و … که توی زندگی واقعی هم دیدنشون یا اصلا پیش نمیاد یا اگرم پیش بیاد احتمالش نزدیک به صفره !
یک عده علاقمند به کشف اسرار ، اومدن و یک ویکی درست کردن ، با موضوع اسرار و افسانه های GTA .
از وقتی که این ویکی رو پیدا کردم ، بیش تر از اینکه به فکر تموم کردن بازی GTA باشم ، به فکر یافتن این اسرار هستم. الان هم ۳ نسخه از GTA رو نصب دارم و دارم در مورد این اسرار و افسانه ها تحقیق میکنم! البته بعضیاش PROVEN خورده یعنی ثابت شدن ، بعضی هاش False که یعنی سر کاری بوده. بعضیاشم که با نصب مدهای بازی امکان دسترسی بهش میسر میشه.
لذت ببرید 🙂
نوبتی هم باشه ، نوبت متن بازهای ویندوزیه. روی ویندوز هم میشه از نرم افزارهای متن باز استفاده کرد و زندگی متن باز داشت! . حتما برای متن باز بودن نیازی نیست تا به لینوکس مهاجرت کنید.
در واقع ، هدف از این پست این هست که شما رو در اولین مرحله مراجعه به متن باز آماده کنم. اولین مرحله ، اینه که به نرم افزارهای متن باز مهاجرت کنید و خودتون رو با اونها وفق بدید. کار اصلا سختی نیست پس اصلا نگران نباشید.
مرحله اول ، اینه که ببینیم چی نیاز داریم؟!
به عنوان یک کاربر عمومی کامپیوتر ، مطمئنا به یک آفیس جمع و جور ، یک موزیک پلیر و یک مرورگر وب نیاز داریم. من از کرومیوم به عنوان مرورگر ، VLC به عنوان پلیر و LibreOffice به عنوان آفیس استفاده میکنم.
اما وقتی وارد زمینه های اختصاصی تر میشیم ، نرم افزارهای بیشتری نیاز خواهیم داشت. برای مثال ، اگر کارهای سه بعدی انجام میدید Blender رو میتونید استفاده کنید. بلندر نرم افزار بسیار قدرتمندی هست . همچنین یک جایگزین خوب برای فتوشاپ ، GIMP هست که هم رایگانه و هم کم حجم. فتوشاپ برای کسانی مناسبه که گرافیک شغلشونه ، اما GIMP برای کسایی مناسبه که میخوان کارهای گرافیکی کوچک انجام بدن (البته نباید دست کمش گرفت !).
در زمینه های دیگر هم نرم افزارهای زیادی هستند. برای کدنویسی ، میتونید Notepad++ رو تست کنید. همچنین برای برنامه نویسی ، میتونید به Qt مهاجرت کنید و با Qt برنامه نویسی کنید.
خلاصه که متن بازهای ویندوزی هم کم نیستن :). با کمی دقت میتونید هرچی که میخواید رو پیدا کنید!
این پست یک پست سوال هست از کسانی که این بازی رو امتحان کردند و میخوام بدونم نظرتون در مورد این بازی چیه؟!
من اهل بازی نیستم ولی از GTA به هیچ عنوان نمیشه گذشت (متاسفانه XBOX و PS3 ندارم تا V رو امتحان کنم) .
بازی در کل چطور بود؟!
خب بعد از اینکه تصور میکردم یاهو آیدی من هک شده ، با ارسال درخواست بررسی ، در کمال پررویی یاهو به من اعلام کرد که قوانینش رو برای «سعی در نابودی اکانتهای دیگر» نقض کردم.
الان چند تا سوال پیش میاد :
- اگر بنا به انجام چنین کاری باشه ، چرا باید با آیدی خودم انجام بدم؟!
- اگر این اقدام رو انجام دادم ، چرا خودم نمیدونم؟!
- و اگر کاربری گزارشی ارسال کرده ، چرا یاهو بررسی نمیکنه؟!
و هزاران احتمال و دلیل و … ! .
همین بسته شدن اکانت من ، که خیلی از سرویسهایی که لازم داشتم رو روش ست کرده بودم کافیه تا دیگه حتی اسم یاهو رو هم بر زبون نیارم. و مطمئن باشید امثال من زیادن و این کار یاهو بی پاسخ نخواهد ماند!
تنها راهی که میتونستم این مساله رو اطلاع رسانی کنم همین بود. تمام خوانندگان وبلاگ ، دقت کنند آیدی یاهوی من haghiri75 هست ، و چنانچه PMای از طرف این آیدی دریافت کردید (از ظهر امروز) توجهی نکنید.
وبلاگ شخصی محمدرضا حقیری، برنامهنویس، گیک و یک شخص خوشحال