خب، در این پست میخوایم تعدادی «کشور» رو معرفی کنیم، که از دید معاهده مونته ویدئو کشور هستن، ولی از دید سازمان ملل محترم (سازمان ملل آمریکایی متحد یا هرچیزی شبیه این فعلا بیشتر بهش میاد تا سازمان ملل متحد!) کشور نیستند! معاهده مونته ویدئو چهار شرط اساسی داره : ۱. سرزمین
۲. جمعیت
۳. دولت
۴. توانایی برقراری ارتباط با سایر دولتها.
این معاهده، سالیان پیش (۱۹۳۳) در مونته ویدئو امضا شده، و کشورهای آمریکای جنوبی، مرزهای هم دیگر رو به رسمیت شناختند، علی الخصوص کشورهایی مثل هایتی و دومینیکا که در یک جزیره واقع شدند. حالا سازمان ملل، این کشورهایی که در این پست معرفی میکنم رو «کشور» نمیدونه، بلکه «بخشی از سرزمین مستقل» یک کشور دیگه میدونه. خیلی خوب، آماده اید آیا؟
فلسطین ، توسط ۶۸ درصد کشورهای عضو سازمان ملل، به رسمیت شناخته شده و در حال حاضر، یک دولت ناظر هست در سازمان ملل. اما «کشور» نیست. همونطور که میدونید، فلسطین از سال ۱۹۴۵ به بعد تحت اشغال صهیونیست ها قرار گرفته و دولت اسراییل رو اونجا تشکیل دادن، اما اونها، که با اشغال و آدم کشی «کشور» شدن، الان توی سازمان ملل کلی بروبیا دارن و فلسطینی های مظلوم، زیر توپ و تانک اونها هستند!
کشور دوم : جمهوری چین (تایوان، چین تایپه)
این کشور، نخستین دولت جمهوری در چین بعد از فروپاشی سلسله چن بود، اما متاسفانه حمایت های شوروی باعث شد که از حکومتش روی سرزمین اصلی چین و مغولستان دست بکشه، و کشورش به یک جزیره کوچک، محدود بشه. این کشور، مدتها تحت عنوان «جمهوری چین» در سازمان ملل عضو بود، و در حال حاضر هم چیزی در حدود ۲۲ درصد کشورهای عضو سازمان ملل که سیستم کمونیستی چین رو قبول ندارند، این کشور رو به عنوان دولت مشروع چین به رسمیت شناختند.
این کشور، بخشی از صربستان هست که تقریبا همزمان با از هم پاشی «جمهوری فدرال سوسیالیست یوگوسلاوی» از صربستان اعلام استقلال کرده، در حال حاضر ۱۰۸ کشور جهان به رسمیت شناختندش. این حجم به رسمیت شناخته شدن هم هنوز باعث نشده که کوزوو یک کشور مستقل بشه. البته کشور مونته نگرو هم در سال ۲۰۰۶ تونست از صربستان مستقل بشه! دلایل کوزوو برای جدا شدن از صربستان، داشتن جمعیت حجیمی از مسلمانان، آلبانیایی ها و کروات ها بیان شده.
ترنس-نیستریا یا همون ترنسنیستریا، باقی مانده شوروی در «مولداوی» هست. این کشور کوچک که با کریمه هم مرز هست، وقتی اوکراین شلوغ شد، پیشنهاد پیوستن به فدراسیون روسیه رو داد و پوتین هم قول داد که پیوستنشون به روسیه رو جدی بگیره. این کشور ، در حال حاضر بیشتر یک باریکه زمین، متشکل از چند شهر کوچک و روستا و راه های ارتباطی با اوکراین ، روسیه (از طریق کریمه)، مولدوای هست. تا بحال هیچ دولتی این کشور کوچک رو به رسمیت نشناخته، ولی به این خاطر آوردمش بالاتر از بقیه، چون باقی مانده یک دولت قبلی هست.
کشور پنجم : جمهوری دمکراتیک عرب صحرایی (صحرای غربی)
این کشور، قبلا مستعمره اسپانیا بوده و با نام «صحرای اسپانیولی» شناخته میشده. همچنین بعد از استقلالش از اسپانیا، دولت پادشاهی مراکش اشغالش میکنه. ولی مردم این مناطق، اعلام استقلال میکنن، و در حال حاضر، تنها «کشور کم رسمیت» هست که در سازمانهای جهانی مثل «اتحادیه آفریقا» و «سازمان همکاری اسلامی» عضو هست. این عضویت و به رسمیت شناخته شدنشون هم مدیون تلاش کشورهای اسلامی، بويژه لیبی هستند.
آبخاز، منطقه ای شمال گرجستان هست که عمدتا قبایل قفقازی اونجا هستند. از این رو، اعلام استقلال کردند، و از دید دولتهای عضو سازمان ملل، یک منظقه خودمختار در گرجستان به شمار میاد. این کشور از شمال با روسیه، از جنوب با گرجستان و از غرب با دریای سیاه همسایه است، و از نظر من یکی از خوش شانس ترین کشورهای جهان هست، چرا که به آبهای آزاد راه داره 🙂
واپسین کشور : اوستیای جنوبی
همونطور که میدونید، گرجستان تا اوایل زمان قاجار، بخشی از پارس بوده و بعدش به روسیه تزاری واگذار میشه و بعدش هم میشه یکی از جماهیر شوروی، این منطقه در گرجستان، محل زندگی ایرانی هایی هست که اون زمانها مهاجرت کرده بودند و دیگه هم بر نگشتن به ایران. از زمان فروپاشی شوروی هم اعلام استقلال کردند، و در سال ۲۰۰۸ میلادی، جنگی رو با گرجستان داشتند، از همه جالب تر این که اوستیای شمالی الان بخشی از روسیه هست (البته مکان های ایرانی نشین در روسیه زیادند، مثل چچن ) و اوستیای جنوبی هم مثل ترنسنیستریا، خواهان پیوستن به روسیه است!.
دوستان عزیز خواننده وبلاگ، اینا کل کشور های کم رسمیت نبودن، اما پر هیاهو ترینشون بودند. بعد ها در مورد اونایی که توی این مطلب ازشون اسم نبردم (مثل سومالی لند) هم حرف خواهم زد :).