اقتصاد رمزپولی و ویرگول؛ بازگشت وبلاگ نویسی

دوباره خواستم وبلاگ نویسی کنم، اینبار دلیلی مضاعف برای نوشتن داشتم؛ موجی که در توییتر شاهدش بودم به اسم «چالش وبلاگ نویسی» که خب، شخصا برای من جالب بود که مردم دوست داشتند از کانالهای تلگرامی و اکانتهای مجازی دیگر، دوباره به تریبون های اختصاصی خودشون یعنی «وبلاگ» برگردند.
این به معنی این نیست که توییتر یا فیسبوک یا اینستاگرام؛ تریبون اختصاصی نیست، اما پر از محدودیت هستند. حداقلش اینه که برای نوشتن متن یا کپشن و … ، محدودیت کرکتری داریم.

از اینها که بگذریم، چرا اصلا این عنوان رو برای مطلب انتخاب کردم؟ دلیل خاصی نداشت و واقعا هم قصد نداشتم که وارد مباحث تحلیلی و پیچیده «رمزپول» ها بشم، ولی دوست داشتم یکی دو تا از مطالب روز که در فضای وب فارسی هم خیلی مطرح هستند رو پوشش بدم. اولیش هم همین «رمزپول» یا پولهای دیجیتالی مثل بیت‌کوین و اتریوم و مونرو و … .
چیزی که برای من در این زمینه خیلی جالب شده، اینه که کم کم اقتصاد داره به سمت معامله با این پولها میره و پولهای کلاسیک – که یعنی یک پشتوانه پر ارزش داشتند، اون هم در خزانه ها و بانکهای بزرگ کشورها – کم کم کنار زده میشن. کم‌کم، سرویسهای آنلاینی که ازشون خرید میکنیم (یا چیزی رو روی اونها میفروشیم) هم دارند قبول می‌کنند که این پولها رو هم در کنار پولهای کلاسیک بپذیرند.
خب چیزی که واضحه، این پولها احتمالا توجه تاجران و سرمایه داران بزرگ هم به خودشون جذب میکنن و این یعنی جایگزین شدنشون با پولهای بین المللی و احتمالا به شکل قابل توجهی «جهان‌وطنی» شدن صنعت و تجارت (باز هم در انحصار عده‌ای خاص؟).
البته ما ، بعنوان جوامع گیک و نِرد هم صرفا این پولها رو مطالعه میکنیم، کاوش (ماین) میکنیم و بعضا ممکنه برای خرید و فروشهای ساده (مثل همونایی که از داخل یا خارج امکان معامله‌شون نیست، مثل خرید نرم افزار یا سرویس) استفاده‌شون کنیم و همین باعث شده که زندگی جماعت گیک حداقل کمی بهتر بشه.

و اما ویرگول! درست همین «،» ساده که هیچوقت نفهمیدیم ویرگول اسم درستشه یا کاما، شده اسم یک سرویس ایرانی برای میکروبلاگینگ (لینک) و بسیاری از وبلاگ نویسهای قدیمی که در «وبلاگستان» فعال بودند، دوباره سمتش اومدند و شروع کردن به نوشتن.
چه اونهایی که پست های مینیمال دو سه خطی می‌نوشتند، چه اونهایی که مثل من عادت به روده‌درازی و طومار نویسی داشتند. بهرحال تریبون کسانی که به دور از فیسبوک و توییتر و … میخوان که شنیده و دیده و خونده بشن، همین وبلاگهاست. همین فضاهای چند مگابایتی روی اینترنت!
از ظهور ویرگول خوشحال شدم، چون خیلی وقت پیش تلگراف (لینک) رو دیده بودم که عموما به زبان انگلیسی می‌نویسند (چندین پست از پاول دوروف، مدیرعامل تلگرام اونجا خوندم) و فهمیدم یک شکل جدید از وبلاگ نویسی رو به بازار عرضه کرده، در این فکر بودم که چرا فارسیش نیست؟ و حتی به فکر پیاده سازی یکی از اونها افتادم که دیدم ویرگول به خوبی و زیبایی پیاده سازی شده.

خلاصه، این یک مطلب طولانی و شاید غیرعلمی بود که پس از مدتها نوشتم، برای نویسندگی در وبلاگ برنامه های زیادی دارم 🙂

Share