بایگانی برچسب: s

همه چیز درباره توییتر

توییتر، یک شبکه اجتماعی معروف و نسبتا شناخته‌شده‌ست که مردم برای نوشتن روزمره، تبلیغ بیزنسشون و یا پیدا کردن ارتباطات (چه کاری و چه شخصی) به سراغش میرن. همه‌گیر شدن استفاده از توییتر در ایران، باعث شده که بازاریابی دیجیتال در توییتر هم به خودی خود ابزاری بشه برای کسب و کارهای بزرگ و کوچک که خودشون رو ارائه کنن.

در این مطلب، نکاتی که به نظرم می‌رسه برای برندسازی شخصی و یا مارکت کردن محصول در توییتر باید رعایت کنیم رو برای شما خواهم نوشت. البته اول از همه بگم که اگر نیاز دارید تا سئوی سایتتون بهتر بشه، بهتره اول این مطلب رو برید و بخونید. چنانچه قصد تبلیغ هم دارید، بد نیست کمی با مفاهیم توییتر مارکتینگ آشنا بشید (این لینک) و حتی شاید بد نباشه که قبل از خوندن این مطلب، نیم‌نگاهی به لیست اینفلوئنسرهای ایرانی توییتر بندازید و ببینید این‌ها چند-چندن و برای بهبود ایمپرشن و انگیجمنت توییتر خودتون ازشون ایده بگیرید.

قدم‌های اول: ساخت حساب کاربری و ستاپ پروفایل

ساخت حساب کاربری در شبکه‌های اجتماعی و در کل سرویس‌های آنلاین، از نظر من دیگه چیزی نیست که آموزشی بخواد. چرا که اولا کلی آموزش خوب ازشون در اینترنت موجوده؛ دوما چنانچه شما یک شماره موبایل و یک ایمیل و یک اتصال نه‌چندان پایدار به اینترنت داشته باشید، به سادگی می‌تونید در این سرویس‌ها حساب کاربری بسازید. ما فرض رو براین قرار می‌دیم که شما به توییتر رفتید، اونجا یک حساب کاربری ساختید و حالا می‌خواهید که حسابتون رو سر و سامون بدید.

نکاتی در لیست زیرمیارم، برای ستاپ یک اکانت خوب به نظر کافی باشند. اگر هم شما نکته‌ای دارید، ممنون میشم که در بخش کامنت‌ها در اختیارم قرار بدید.

  • اسم پروفایل، اسم خودتون یا کسب و کارتون باشه. دقت کنید که استفاده از کرکترهای خاص یا ایموجی‌ها هم معمولا خوب نیستند چرا که امکان خواندن متن رو از دوستانی که نابینا یا کم‌بینا هستند می‌گیرند.
  • در بخش Bio به صورت خلاصه از خودتون یا کسب و کارتون بنویسید. این قسمت باید به بقیه ایده کافی بده که چرا باید شما رو دنبال کنند.
  • عکس پروفایلتون، یک عکس مناسب از خودتون باشه. برای حساب‌های کسب و کار احتمالا شما لوگو یا عکسی از محصولتون رو روی پروفایل قرار می‌دید. برای حساب‌های شخصی، بهتره که یک عکس نه‌چندان جدی از خودتون باشه.
  • قبل از این که بخواهید مواردی که در این مطلب پوشش داده شدند رو پیاده کنید، چند توییت بزنید. توییت‌های پیرامون معرفی خودتون، محصولتون و … .

حالا ما یک پروفایل توییتر نسبتا خوب داریم و می‌تونیم به سادگی بریم سراغ این که از پروفایلمون نهایت استفاده رو برای برندسازی شخصی و همچنین برندسازی برای کسب و کار ببریم. یادمون هم نره که در دنیای امروز، واقعا برندسازی بخش مهمی از کسب و کار ماست.

برویم ایمپرشن بگیریم!

آشنایی با مفاهیم مرتبط با تجزیه و تحلیل توییتر

از اونجایی که من تخصصم بازاریابی محتوایی و بازاریابی دیجیتال نیست و فقط بهش علاقمند هستم، معمولا این مفاهیم و … رو به درستی نمی‌دونم. اما در این مطلب، دوستان دیگری به خوبی در موردش توضیح دادند. شما می‌تونید به سادگی ابزارهای تجزیه و تحلیل توییتر را مطالعه کنید و از اونها برای بهبود کسب و کار خودتون بهره بگیرید.

اما اگر حوصله رفتن به صفحه دیگری ندارید و دوست دارید که بعد از خوندن این مطلب، به صفحات دیگر مراجعه کنید و بخونیدشون، ایرادی نداره. من اینجا به شما به طور خلاصه میگم. ایمپرشن، یعنی تعداد دفعاتی که توییتر شما بازدید گرفته! مثلا اگر ایمپرشن ۳۰۰۰ داریم، یعنی ۳۰۰۰ بار توییت دیده شده. بدون اهمیت دادن به این که چندبار لایک خورده یا ریتوییت شده. برای این منظور، مفهومی داریم به اسم engagement که نشون می‌ده ملت چقدر با توییت تعامل داشتند. مثلا اگر تویت من ۳۰۰ تا لایک خورده و ۲۰ بار ریتوییت شده و ۱۴ نفر بهش پاسخ دادند، ۳۳۴ تا انگیجمنت دریافت کرده.

اهمیت ایمپرشن و انگیجمنت

چرا این اعداد صرف برای ما اهمیت دارند؟ چون سیستم‌های پیشنهاددهی شبکه‌های اجتماعی بر اساس این‌ها کار می‌کنند. این کارکرد، می‌تونه به خودی خود به این تعبیر بشه که توییتی که ایمپرشن بهتری داره بیشتر دیده میشه. و به همین خاطره که خیلی از اکانت‌های شخصی، می‌تونن صرفا با یک سری توییت خیلی روتین ایمپرشن بسیار خوبی دریافت کنند در حالی که بسیاری از کسب و کارها ایمپرشن خوبی ندارند.

به صورت ساده نگاه کنیم، توییتی که زیاد دیده بشه و زیاد دست به دست بشه و همچنین واکنش زیادی دریافت کنه، فارغ از این که محتواش خوب یا بده؛ از دید هوش مصنوعی «توییت خوبیه». پس نتیجه چی میشه؟ نتیجه این میشه که اون رو مدام به بقیه پیشنهاد میده و باز هم یک نتیجه بهتر میشه ازش گرفت. نتایجی مثل بالا بردن ایمپرشن، تعداد فالوئر و … 🙂

پس لازمه که ما اهمیت کارهای خودمون در شبکه اجتماعی رو بدونیم. به همین خاطر، لازمه که نکات خیلی ریزی رو رعایت کنیم تا به نتایج خوب برسیم. در ادامه، قراره همین نکات رو با هم بررسی کنیم.

ایمپرشن گرفتن در دو خط

قبل از این که وارد وادی اصلی بشیم و بخواهیم هزاران راه رو با هم بررسی کنیم، بذارید بهتون بگم که چه چیزهایی هستند که می‌تونن کمکتون کنن. اگر دوستان زیادی در توییتر دارید می‌تونید به سادگی توییت کنید «ویزام آمد» و ببینید که چقدر می‌تونه ایمپرشن خوبی داشته باشه.

می‌تونید خبرهایی مثل ازدواجتون، پذیرش گرفتنتون از یک دانشگاه خوب و … رو توییت کنید. دلیل ایمپرشن گرفتن این توییت‌ها چیه؟ این که مردم دوست دارند خوشحالی یک‌دیگر را ببینند. البته خلافش هم هست و همیشه عده‌ای انگل هستند که بخوان خوشی رو زهرمارتون کنن (😂) اما معمولا تعداد افرادی که بهتون فیدبک مثبت میدن بیشتره و این خودش خوبه.

اما راستش رو بخواهید، این تنها راه و حتی بهترین راه نیست. در ادامه قراره با هم راه‌های بسیار بسیار زیادی رو بررسی کنیم. پس اگر حوصله‌تون نمی‌کشه، بهتره اینجا کمی استراحت کنید و یک فنجان قهوه بنوشید و برگردید ادامه‌ش رو بخونید.

هزاران راه مناسب برای دریافت بازخورد و ایمپرشن

با دیگران ارتباط داشته باشید

توییتر یک شبکه اجتماعیه، قاعدتا شما نیاز دارید که روی شبکه‌های اجتماعی با دیگران ارتباط برقرار کنید. به توییت‌ها پاسخ بدید، اونها رو بازنشر بدید و از همه مهم‌تر، افراد رو فالو کنید. فالو کردن افراد می‌تونه تاثیر خوبی روی حساب کاربریتون داشته باشه. چرا که بسیاری از افراد، وقتی که فالو بشن متقابلا فالو می‌کنن و این امر خودش یک کمک اساسی به بهبود ایمپرشن و انگیجمنت شماست.

توییت‌ها را کوتاه نگه دارید

حقیقت اینجاست که علیرغم امکان رشته‌توییت‌نویسی و همچنین ۲۸۰ کرکتری که توییتر به ازای هر توییت در اختیارتون قرار می‌ده، هیچ توییتی که بیش از ۱۰۰ کرکتر داشته باشه شانس خوبی برای دیده شدن نداره. توییت‌هایی که شانس دیده شدن دارند معمولا بین ۷۰ تا ۱۰۰ کرکتر هستند. مگر در موارد و حالات خاص که بعدتر به اونها می‌پردازیم.

لینک‌ها را هم‌رسانی کنید

لینک‌ها مهم هستند. بخصوص اگر صاحب وبسایت، وبلاگ یا کسب و کاری هستید، سعی کنید که اصل مطالب را درون وبسایت خودتون بنویسید و در توییتر، لینک بدید. همچنین بهتره از سرویس‌های کوتاه‌کننده لینک هم بهره بگیرید که بتونید فضای بیشتری برای توضیح در مورد لینک‌ها داشته باشید.

دقت کنید که شبکه‌های اجتماعی مثل توییتر، فیسبوک و لینکدین؛ از طریق وب در دسترسن و طبیعتا ربات‌های موتورهای جستجو هم مدام در حال خزیدن در این وبسایت‌ها هستند و اگر لینک شما رو ایندکس کنن رتبه بهتری هم در موتورهای جستجو خواهید داشت.

خسیس نباشید

اگر کسی به شما پاسخی داد، توییت شما را نقل قول کرد و یا حتی پیام خصوصی ارسال کرد و در اون مشکلی ندیدید، حتما پاسخ بدید. پاسخ دادن بخشی از روند شبکه‌های اجتماعی به حساب می‌آد و شما با پاسخ دادن، تعامل خودتون با اطرافیان رو بهتر حفظ می‌کنید.

نتیجه این تعامل این میشه که افراد بیشتری راغب میشن به سمت شما بیان و با شما دوست بشن یا از برندتون بازدید کنند. دقت کنید که خیلی از افراد نام‌دار روی توییتر، وقت خاصی رو اختصاص می‌دن به این که به منشن‌ها و نقل‌قول‌ها حتما پاسخ بدن.

ساعت اوج خودتون رو بشناسید

شناختن ساعات اوج، خیلی مهمه. مخاطبان شما چه قشری هستند؟ افرادی که سر کار سوشال رو چک می‌کنند؟ افرادی که شب‌زنده‌دارند؟ افرادی که در وقت‌هایی که کار نمی‌کنند ترجیح میدن به شبکه‌های اجتماعی بیان؟ همه این‌ها مهمن.

بسته به نوع مطالبتون، ممکنه یک یا چند یا حتی همه این افراد براتون مخاطبین مناسبی باشند. بنابراین بهتره ببینید که در کدوم بخش از شبانه‌روز، شما بیشترین تعامل رو با بقیه داشتید. اما فرض کنیم که شما صفحه‌ای دارید که افراد ترجیح میدن در استراحت‌های کوتاه بین کارشون چکش کنند. مثلا، صفحه‌ای دارید که آگهی‌های استخدامی را هم‌رسانی می‌کنه. بنابراین بین ۱۰ صبح تا ۱۲ ظهر، بهترین وقت میشه برای توییت گذاشتن.

هم‌چنین، تعداد زیادی از کارمندان هستند که از ۱۲ تا ۲ ظهر – که معمولا تایم ناهار و نماز ادارات محسوب میشه – سوشال رو چک می‌کنند. پس این زمان هم زمان مناسبی میشه برای توییت کردن و به دست آوردن قشر خوبی از مخاطبین.

ارزش تولید کنید

سعی کنید که محتوایی که تولید می‌کنید، طوری باشه که مردم دوست داشته باشند مدام اکانت شما رو چک کنند. این موضوع خیلی خیلی مهمه! مثلا افرادی در توییتر هستند که اشعار عربی و ترجمه فارسی اون رو منتشر می‌کنند. این خودش دلیل محکمیه که عاشقان ادبیات عرب صفحه شخص رو چک کنند. اشخاصی هستند که دانسته‌های حقوقی خودشون – به خصوص در مواردی که کمتر ازش صحبت میشه – رو به اشتراک می‌ذارن. افرادی هستند که در مورد معافیت سربازی می‌نویسند و … .

این‌ها همه ارزش هستند. چرا که همگی می‌تونن مخاطبین خاص خودشون رو جذب کنند و به خوبی هم یک پایگاه طرفداری (Fan Base) مناسب حول یک حساب توییتری شکل بدند. پس مهم نیست چه کاره‌اید و چه تخصصی دارید، مهم اینه که سعی کنید با دانسته‌های خودتون ارزش تولید کنید.

از هشتگ‌ها استفاده کنید

هشتگ ابزاریه که برای بهبود جستجو در یک وبسایت یا سرویس آنلاین استفاده می‌کنیم. بنابراین استفاده به موقع و درست از هشتگ‌ها، می‌تونه به ما کمک کنه که بیشتر دیده بشیم. یکی از دلایلی که بسیاری از شبکه‌های اجتماعی من‌جمله توییتر و اینستاگرام این ویژگی رو دارند همینه! چون صاحبان این شبکه‌ها بهتر از من و شما می‌دونن که ما ممکنه از این بسترها برای بازاریابی و برندسازی استفاده کنیم پس به این شکل تا حد خوبی هم کارمون رو راحتتر کردند.

توییتر را اینستاگرام کنید 😂

البته، کاربرد توییتر و اینستاگرام معمولا متفاوته. اما دقت کنید که اشتراک‌گذاری تصاویر واقعا می‌تونه کمک بسزایی در دیده شدن محتواتون بکنه. مثلا شخصا به جای این که gist بسازم برای توییتر، ترجیحم اینه که از Carbon برای اشتراک کد استفاده کنم. به این شکل هم کد رو در اختیار بقیه قرار دادم و هم این که تصویر به اشتراک گذاشتم.

شاید باورتون نشه اما بسیاری از مردم صرفا روی یک لینک کلیک می‌کنند چرا که تصویر پیش‌نمایش لینک، جذاب بوده. پس دقت کنید که می‌تونید تمام این روش‌ها رو با هم ترکیب کنید و نتایج خوبی دریافت کنید.

همچنین شاید بد نباشه که هر از گاهی میم هم توییت کنید. معروف‌ترین و پرکاربردترین میم‌های توییتر فارسی رو می‌تونید در این لینک ببینید.

ویدئو به اشتراک بذارید

در حساب‌های شخصی شما می‌تونید ویدئوهای تا ۲ دقیقه و ۲۰ ثانیه به اشتراک بذارید. این قضیه رو از خودتون دریغ نکنید. اگر ساز می‌زنید، اگر صدای خوبی دارید، اگر کار خفنی کردید حتما ویدئوش رو با بقیه به اشتراک بذارید. بذارید افراد بدونن که با اشخاص واقعی سر و کار دارند.

ریتوییت بخواهید

این که از دیگران بخواهید که محتوای شما رو با دوستانشون به اشتراک بذارن، اصلا و ابدا چیز بدی نیست. مساله اینجاست که به چه روش‌هایی میشه انجامش داد؟ خب ساده‌ترینش اینه که شما انتهای توییتر بنویسید «لطفا ریتوییت کنید» و حقیقتا خیلیا هم با همین قضیه میان و ریتوییت می‌کنن.

روش دوم، اینه که در ازای ریتوییت چیزی دریافت کنند. مثلا اگر کسب و کاری دارید، هر از گاهی برای مخاطبین توییتری خودتون یک قرعه‌کشی برگزار کنید. به این شکل، افراد بیشتری ترغیب به ریتوییت میشن.

گندش را درنیاورید 😂

گرچه حساب‌های شخصی ممکنه که تعداد زیادی توییت در روز بنویسند، اما برای حساب‌های کسب و کار این میزان باید کنترل‌شده باشه. طبق بررسی‌های من برای خیلی از کسب و کارها بین ۱ تا ۳ توییت در روز و برای برندسازی شخصی حدود ۱۴ توییت در روز، عدد کافیه و باعث میشه که افراد وقت کنن شما رو بخونن. پس بهتره گندش رو درنیاریم و بذاریم که توییتر رفتار ارگانیک خودش رو نشون بده.

بین توییت‌ها فاصله زمانی مناسب را رعایت کنید

در رانندگی یکی از اولین اصولی که به ما یاد میدن اینه که فاصله با خودروی جلویی رو حتما حفظ کنیم، نه؟ در توییتر مارکتینگ و توییتر برندینگ هم باید همین قضیه رو رعایت کنیم. فاصله بین توییت‌ها، اجازه میده که توییت‌های قبلی ما به خوبی دیده و خوانده بشن. هم‌چنین به خودمون فرصت مناسب میده که حتما بتونیم تعامل خوبی با مخاطبینمون داشته باشیم. پس، بهتره که بین اون ۱۴ تا توییتی که می‌خواهیم در روز بزنیم یک فاصله خوب قرار بدیم.

سوال بپرسید

سوال پرسیدن خودش یک راه مناسبه برای این که افراد با شما تعامل کنند. با تعامل افراد با شما، توییت شما در تایملاین‌های دیگر هم می‌ره و این باعث میشه باز افراد بیشتری شما و محتواتون رو ببینن و باهاتون تعامل کنند.

فقط حواستون باشه که در این بین، رفتاری مشابه اکانت‌های ناامن از خودتون بروز ندید. حتی اگر توییت‌های شما داره به قصد بررسی موضوعی زده میشه و تهش قراره به OSINT ختم بشه (اگر نمی‌دونید OSINT چیه، میتونید این مطلب رو بخونید) بهتره که مخاطبینتون در جریان قضیه قرار بگیرند.

واضح حرف بزنید

دقت کنید که مردم، صحبت کردن به زبان خودشان را بیشتر می‌پسندند تا زبان‌های پیچیده و متکلف رو. نیازی نیست که شما کتابی تایپ کنید یا خیلی سنگین حرف بزنید. کافیه که مثل اکثریت مردم در توییتر، صحبت کنید. صحبت با زبان محاوره‌ای و حتی استفاده از اصطلاحات رایج در زبان مخاطبین، حس نزدیکی رو بیشتر می‌کنه.

از کلمات قدرتمند استفاده کنید

کلمات قدرتمند، کلماتی هستند که به شما کمک می‌کنند بیشتر به چشم بیایید. کلماتی مثل «فوری» و «تضمینی» و «جایزه» از این قبیل کلمات هستند. البته یادتون باشه که این‌ها هم جای استفاده خودشون رو دارند.

از اسامی بزرگ حرف بزنید

حرف زدن از اسامی بزرگ، به خودی خود میتونه کمک‌کننده باشه، اما چطور؟ دقت کنید که افراد نام‌دار یا همون سلبریتی‌ها، همیشه خدا حاشیه‌سازی دارند. به نوعی موج‌سواری روی حواشی اون‌ها می‌تونه به شما کمک کنه. اگر حس و حال حاشیه و موج ندارید، ایرادی نداره. می‌تونید از محصولات جدید کمپانی‌ها بنویسید و نقدشون کنید. می‌تونید همزمان با کنفرانس‌های شرکت‌های بزرگ مثل اپل، فیسبوک، مایکروسافت و … توییت‌های زیادی بزنید و پوشش بدید و تحلیل کنید.

در کل، استفاده از اسامی بزرگ، بخصوص وقتی که ترند میشن، می‌تونه به شدت به شما کمک کنه که برندتون در میان هزاران برند دیگر، دیده بشه.

بازیافت کنید 🙂

محتوای خوب و پربازدیدتون رو هر از گاهی، مجددا نشر بدید. خوشبختانه توییتر این امکان رو داره که شما توییت‌های قدیمی خودتون رو ریتوییت کنید. حتی می‌تونید محتوای قدیمی وبسایت یا وبلاگتون رو در یک توییت جدید، ارسال کنید و ببینید که چه اتفاقی می‌افته. خوشبختانه محتوای خوب، همیشه مشتریای خاص خودش رو داره 🙂

جمع‌بندی

برندسازی کار آسانی نیست. اما کار سختی هم نیست. بیش از این که کار پرزحمتی باشه، یک کار نیازمند دقت و ریزبینی زیاده. دقت کنید که در دنیایی زندگی می‌کنیم که هرکسی تلاش داره برند خودش رو بسازه. اما تعداد کمی هستند که واقعا موفق میشن برند درستی از خودشون به جا بذارن. بسیاری از افراد حتی در میان فرایند برندسازی خودشون سرد میشن و به روش‌های نامعمولی روی میارن که خودشون رو بکنن در چشم دیگران. آن هم با ایده هر عمومیتی خوب است یا Any publicity is good publicity.

خلاصه، راه‌حل‌هایی که بالاتر آوردم، راه‌حل‌های نسبتا تضمین‌شده برای برندسازی شخصی و بازاریابی در توییتر هستند. خوشبختانه تا حد خوبی هم فارغ از عملکرد الگوریتم‌های توییتر، می‌تونن مفید باشن. امیدوارم که ازشان استفاده کنید و نتیجه دلخواهتون هم بگیرید.

هم‌چنین بخوانید

Share

مهندسی اجتماعی و نکاتی که باید به آنها توجه کنید.

در دنیایی زندگی می‌کنیم که متاسفانه یا خوشبختانه، عمده اطلاعات ما روی اینترنت هستند. در توییتر اسم و عکسمون روی پروفایله و از روزمرگی‌های زندگیمون می‌نویسیم. در اینستاگرام لحظات غم و شادی خودمون رو به اشتراک می‌ذاریم. در ساندکلاد صدای خودمون یا سازمون رو به رخ دیگران می‌کشیم. در لینکدین اطلاعات کار و تحصیل و … رو قرار دادیم. بسیار هم خوب، اما این داده‌ها و اطلاعات، آیا ممکن نیست علیه خودمون استفاده شه؟

جواب به سوال بالا «بله» است. احتمالا شما هم از پدر و مادرتون زیاد شنیدید که «ملت گرگن» و باید گفت که بله، اینترنت پر از گرگ‌هاست. گرگ‌های اینترنت اما متفاوت از گرگ‌های اون بیرونن. گرگ‌های اون بیرون، معمولا تا وقتی سمتشون نرید گاز نمی‌گیرن، معمولا تا وقتی همکارشون نشید زیرابتون رو نمیزنن و … . اما گرگهای اینترنت چی؟ گرگ‌های اینترنت از هیچ فرصتی برای کسب اطلاعات در مورد شما و اذیت و آزار شما از اون طریق، دریغ نخواهند کرد. در این پست، قراره که با فرایند «مهندسی اجتماعی» آشنا بشیم و بعد یک سری راهکار برای مقابله باهاش ارائه کنیم.

اتصال نقاط، ساده‌ترین روش مهندسی اجتماعی

چند وقت پیش، در مورد امنیت بیت‌کوین و معاملاتش داشتم مطالعه می‌کردم. یک نکته جالبی برخوردم که بد نیست شما هم در موردش بدونید. شخصی که مطلب رو نوشته بود (متاسفانه با کامپیوتر قدیمی‌تری مطلب رو خوندم و در هیستوری مرورگرم نیافتمش، وگرنه پیوند می‌دادم) اینطور بیان کرده بود که:

درسته که بلاک‌ها و تراکنش‌ها رمز شدند و ما روی حریم خصوصی این نوع ارز حساب ویژه باز کردیم، اما یادتون باشه که مردم نقطه‌ها رو به هم وصل می‌کنن.

حالا، بیاییم ببینیم که این «نقطه»ها چین؟ ما چطور می‌تونیم به هم وصلشون کنیم؟ چرا اتصال نقاط مهمه و … . اول از همه، بیایید صرفا چندتا نقطه رو ببینیم:

  • سلام، من فلانی هستم.
  • من سال ۹۳ رفتم دانشگاه.
  • من کامپیوتر خوندم.
  • در یک بحثی مرتبط با یکی از دانشگاه‌های مطرح کشور (بیایید بگیم دانشگاه X)، من ورود کردم و از استادی، نقل قول کردم یا از استادی بد گفتم.
  • در لینکدین من، مشخصه که کجا کار می‌کنم اما محل تحصیلم رو مشخص نکردم.
  • از آب و هوای یک منطقه خاص در ایران تعریف و تمجید کردم.

حالا این داده‌ها رو داریم. چطور می‌تونیم ازش به اطلاعات بدرد بخوری برسیم؟ خب کاری نداره. بیایید در وصل کردن نقطه‌ها با من همراه شید و ببینید چقدر ترسناکه 🙂

وقتی گفتم «من فلانی هستم» احتمالا به اسم شناسنامه‌ایم، لقبم، اسم مستعارم یا یکی تو این مایه‌ها اشاره کردم. وقتی گفتم سال ۹۳ رفتم دانشگاه، شخص می‌تونه حدس بزنه که من از اکثریتی بودم که ۱۸ سالگی رفتند دانشگاه پس احتمالا متولد ۷۵ باشم، اما بعضی وقتا (برای آقایان) دانشگاه رفتن بعد از خدمت سربازی اتفاق می‌افته، پس اینجا بهتره که در نظر بگیرید که رنج تاریخ تولد بین ۷۳ تا ۷۵ بوده.

در مورد رشته تحصیلیم صحبت کردم. البته رشته تحصیلی گهگاهی از محتوای تولیدشده روی اینترنت هم قابل حدسه، گاهی هم از بحث‌هایی که افراد با دیگران می‌کنن و به اسم اساتید یا دروس خاصی اشاره می‌کنن. مثلا اگر در بحثی اشاره به «الکترونیک دیجیتال» شده باشه، احتمال خیلی خوبی داره که شخص «مهندسی کامپیوتر گرایش سخت‌افزار» رو در دانشگاه خونده باشه. پس به این شکل، می‌تونیم رشته تحصیلی فرد هم دربیاریم.

بعد از این، می‌رسیم به بحث در مورد محل تحصیل. در لینکدین شخص، نتونستیم چیزی پیدا کنیم. اما مثلا اومده و گفته «استاد چاکراهی در دانشگاه X از اون عوضیاس که دومیش خودشه». این که شخصی انقدر دقیق یک استاد رو بشناسه، با لفظ استاد صداش کنه و یا اشاره‌ای به سابقه آکادمیکش کنه، نشان از اینه که اون شخص احتمالا در محل تدریس اون استاد تحصیل کرده. به این شکل اطلاعات بسیار دقیق تحصیلی هم داریم. یک جمع‌بندی از این سه پاراگراف بکنم؟ من الان می‌دونم «فلانی، متولد فلان سال، فلان رشته رو در فلان دانشگاه خونده».

و اما در مورد آخرین نقطه. صحبت در مورد مکان‌ها، معمولا توسط کسی صورت می‌گیره که اشرافی به اون مکان داره. پس چه اتفاقاتی ممکنه بیفته؟ ساده‌ترینش اینه که حدس هکر به سمت این بره که شما ساکن اونجایید. ممکنه مشخص نشه که ساکن اونجایید، اما شما گوشی رو دست شخص دادید که روی منطقه‌ای خاص اشراف دارید و اونجا رو به خوبی می‌شناسید. پس در اون منطقه قطعا آمد و شدی دارید.

حالا اینا به کنار، چرا باید روی «اتصال نقطه‌ها» انقدر حساس باشیم؟ به فرض که طرف دونست شما چه‌کاره‌اید و کجا زندگی می‌کنید، خب تهش که چی؟ در ادامه بررسی می‌کنیم.

اتصال نقطه‌های مختلف به هم، این شرایط رو فراهم می‌کنه

  • در موارد حساس (مثل امنیتی شدن جو کشورها، حساس شدن مسئولین یک شرکت یا سازمان روی موضوعی خاص و … ) می‌تونه به شناسایی راحت شما کمک کنه.
  • شما رو در معرض آسیب‌های روانی (باجخواهی، پرونده‌سازی و …) قرار بده.
  • احتمال آسیب فیزیکی رو ببره بالا.

این رو در نظر داشته باشید. حالا بیایید بریم سراغ راه‌هایی که مهندسی اجتماعی می‌تونه حتی راحتتر هم باشه. من بهش میگم «مهندسی اجتماعی تعاملی».

مهندسی اجتماعی تعاملی

در مهندسی اجتماعی تعاملی، هکر اتفاقا آدم ناامن و زاغ‌سیاه‌چوب‌زنی نیست! بلکه دقیقا یکیه که با شما تعامل داره. این تعامل به روش‌های زیر می‌تونه انجام شه:

  • ساخت حساب کاربری و کسب شهرت در شبکه‌های اجتماعی
  • ساخت حساب کاربری با نام و مشخصات جعلی در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها و ایجاد روابط دوستی با دیگران
  • ساخت صفحات جعلی از وبسایت‌های خبری، صفحه ورود شبکه‌های اجتماعی، فرم‌های تماس و … .
  • انتشار اخبار جعلی
  • در خواست کمک‌های نقدی (در قالب ارزهای رایج، رمزارز و …)

حالا این‌ها هرکدوم چطور کار می‌کنن؟ بسیار هم خوب. بیایید در ادامه بررسیشون کنیم.

ساخت حساب‌کاربری و کسب شهرت در شبکه‌های اجتماعی

خواه‌ناخواه بسیاری از حرفهایی که ما می‌زنیم، می‌تونه تاثیر خوبی در «بالا آمدن» و مشهور شدن اشخاص دیگر داشته باشه. کافیه که شخصی که دیتا میخواد با ترفند‌هایی مثل «فالو کنید بک میدم» یا «منشن بده بگو اسم عمه‌ کوچیکت چند تا ر داره» و …، یک پایگاه خوبی از آدمها رو میسازند. حالا ممکنه فکر کنید که «مشکلش چیه؟» به ذات مشکلی نداره. هر انسانی نیاز طبیعی به توجه و روابط انسانی داره و این حق طبیعیشه. حتی خیلی از این اینترکشن‌ها جالب و جذابن و به نظرم شرکت درشون می‌تونه خوش‌گذرانی کوتاه‌مدت خوبی باشه.

مشکل اصلی، زمانی رخ میده که این روش، میشه وسیله‌ای برای اقدامات بعدی. مثل چی؟ مثل انتشار خبرهای جعلی و یا کلاهبرداری و سوءاستفاده‌های متعدد از افراد. همین الان از افرادی که شناخته‌شدگی خوبی در دنیا دارند (مثل خواننده‌ها، بازیگران، فوتبالیست‌ها و …) خبرهایی مثل آزار جنسی یا ایجاد مزاحمت کم نیست! فلذا بهتره که حواسمون جمع باشه که چه کسانی رو مشهور می‌کنیم و چرا.

ساخت حساب کاربری با نام و مشخصات جعلی در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها و ایجاد روابط دوستی با دیگران

شاید با خودتون بگید «عه این هم که مساله‌ای نداره، طرف نخواسته با هویت واقعیش فعال باشه». درست می‌فرمایید. این که هویت ساختگی داشته باشیم هم یک «حق» برای ماست (شاید جالب باشه بدونید که یکی از هجمه‌هایی که علیه فیسبوک هست همینه! که چرا کاربران رو فورس می‌کنه هویت واقعی خودشون رو بذارن روی اکانت‌هاشون) ولی نکات مهم‌تری هم وجود داره. در اینجا یک کیسی رو مثال میزنم.

فرض کنید شخصی هست که حساسیت گروه خاصی رو برانگیخته. شخص A و گروه G می‌گیم برای راحتی کار. حالا گروه G یک پلنی چیده که به شکلی، بخواد شخص A رو از مسیر خودش کنار بزنه. اینها میتونن یک «کارمند سابق» و یک «شرکت» باشن (خلاصه فکر نکنید همیشه ماجرا، ماجرای سیاسی و … است). پس گروه G چه می‌کنه؟ یکی رو مامور می‌کنه تا اکانتی بسازه و با اطرافیان A دوست شه. به این شکل می‌تونه طی دوستی با روش‌های مختلفی، اطلاعات به دست بیاره.

روش‌های کسب اطلاعات هم می‌تونن به خودی خود جالب باشن. در ادامه بعضیاشون رو لیست می‌کنم :

  • سوال در مورد توانایی‌های متفاوت شخص (در قالب تعریف و تمجید، تعجب، غیبت و …)
  • سوال در مورد تیپ شخصیتی فرد.
  • اعلام این که به شخص A علاقمند شده و نمی‌تونه پا پیش بذاره (بخصوص اگر A خانم باشه)
  • بدگویی از شخص برای سنجش نوع روابط و این که دیگران در مورد اون شخص چی میگن

دیدید، این فقط چهار حالتیه که به ذهن من می‌رسه. این حالات می‌تونه بسیار بسیار بیش از این قضیه باشه. فلذا حواستون باشه دفعه بعدی که پشت سر همکارتون حرف زدید، خدای نکرده به شخصی که باهاش خصومت داره دیتا ندید 😁

انتشار اخبار جعلی

اخبار جعلی هم می‌تونن در دامنه مهندسی اجتماعی قرار بگیرند! در واقع جمع کردن حجم خوبی از واکنش‌های مردم به خودی خود گرچه می‌تونه یک آزمایش باشه (که معمولا این آزمایش‌ها از قبل اطلاع داده میشن) اما به طور کل، برای پخش یک ایده خاص یا جمع کردن حجم خوبی از ری‌اکشن‌ها، استفاده میشه.

بخصوص در زمان‌هایی که به اتفاقات خاصی مثل انتخابات نزدیک هستیم، گستره این اخبار به شدت بزرگ میشه و خیلی راحت می‌تونن در نتایج بسیاری از تصمیمات جمعی تاثیرگذار باشن.

درخواست کمک‌های نقدی

در مورد این روش، بعدا به تفصیل خواهم نوشت. فقط حواستون باشه که خیلی از افرادی که در اینترنت به دنبال جمع‌آوری کمک‌های نقدی هستند، هدفشون «کار خیر» نیست. بلکه صرفا به جیب زدن حجم خوبی پوله 🙂

ساخت صفحات جعلی

در مورد این یکی هم، به زودی خواهم نوشت. فقط عبارت «ماحی گیری» یا Phishing رو در ذهنتون داشته باشید.

چطور از مهندسی اجتماعی در امان بمونیم؟

خب بذارید راحت بهتون بگم آدم فضول، آدم زاغ‌سیاه‌چوب‌زن، عین ویروس کروناست. نمیشه ازش در رفت، فقط میشه ریسکش رو کاهش داد. در ادامه، در مورد کاهش ریسکش کمی راهکار بهتون ارائه میدم 🙂

  • تا حد امکان سعی کنید داده‌های خودتون رو منتشر نکنید. اگر هم کردید، سعی کنید وسطش نویز بدید.
  • ارسال عکس و صدا برای غریبه‌ها کار خوبی نیست. سعی کنید کمتر سراغش برید.
  • به خیلی از موارد واکنشی نشون ندید. داغ شدن بعضی موارد (نمونه ساده‌ش دنگ کافه!) می‌تونه به سادگی باعث بشه که شما داده‌های زیادی از خودتون، محل زندگی و کارتون، روابطتون و … لو بدید.
  • از افرادی که به نظر ناامن میان دوری کنید!
  • به هرپیامی نیاز نیست پاسخ درست بدید.
  • برای واکنش دادن به اخبار و یا بازنشر اونها، منابع خبری معتبر داخلی و خارجی رو بررسی کنید. حساب‌های کاربری تاییدشده رو هم چک کنید و ببینید که کی، چی گفته. یافتن حقیقت به اون سادگی‌ها هم نیست چرا که بسیاری از موارد خبرهای کذب، توسط همون اشخاص نامدار هم می‌تونه نشر داده بشه.
  • در بحث‌هایی که حس می‌کنید ممکنه دردسرساز بشه براتون، شرکت نکنید.
  • از افرادی که مدعی هکری اجتماعی و مهندسی اجتماعی و … هستند دور شید. این‌ها ممکنه به خوبی بقیه هکرها نباشند، اما قطعا یه نقطه‌ای برای آزار شما پیدا می‌کنند.

در نهایت، آرزو دارم که هیچوقت طعمه گرگ‌های اینترنت نشید. این مطلب مطلب کاملی نیست و دست کم دو یا سه پست دیگه فقط در همین مورد خواهم نوشت. اما دوست دارم پیش از نگارش مطالب دیگر، نظرات شما رو پیرامون این موضوعات بدونم.

Share