هر چقدر که ویندوز ۷ و بتاهای ۸ روی لپتاپم خوب جواب دادن ، نسخه های فاینال (چه دستکاری شده چه نشده) ویندوز ۸ و بتاهای ویندوز آبی سر ناسازگاری دارند باهاش. الان محکوم به این هستم که درایور کارت گرافیکم رو نصب نکنم. البته حکمی که مایکروسافت برام صادر کرده کاملا بی اثر هست 🙂 . من ترجیح میدم همچنان یکی از توزیع های گنو/لینوکس رو بعنوان سیستم عامل روزمره ، و یکی از دگرشکل (derivative) های BSD رو به عنوان سیستم عامل جانبی داشته باشم. این طوری حس میکنم همه چیز بهتر پیش میره.
اما یک تحلیل کوچک هم روی این بحث داشته باشیم ، چرا واقعا؟! از نظر مایکروسافت لپتاپ من به علت داشتن پردازنده ۱.۹ گیگاهرتزی AMD و رم ۳ گیگابایت و گرافیک ۱.۵ گیگابایتی به سادگی ویندوز ۸ رو اجرا کنه. همونطور که ویستا و ۷ رو به خوبی اجرا میکرد. اما چرا نمیکنه؟! خب چند جنبه قضیه :
انویدیا :
انویدیا برای کارت GeForce 7000m درایور ویندوز ۸ عرضه نکرده و نصب همون نسخه مخصوص ۷ من رو شدیدا دچار مشکل میکنه.
ایسر :
ایسر هم مدلهای 5520 و 5520G و همچنین 5531 که همه از یک خانواده هستند (شامل نوع پردازنده و میزان رم) رو جزء مدلهای قابل ارتقاء به ویندوز ۸ قرار نداده.
مایکروسافت :
مایکروسافت؟! مایکروسافت مشخصات لپتاپ من رو در لیست سیستم هایی که ویندوز ۸ رو پشتیبانی میکنن قرار داده.
تقصیر از مایکروسافت و انویدیا و ایسر نیست. یک کلام ، تقصیر از کاربران هست. بخصوص کاربران محصولات انحصاری. اگر گذری داشته باشیم به کاربران حرفه ای لینوکس ، می بینیم که عمدتا یک مدل قدیمی لپتاپ یا PC رو دارند و تا سالیان سال اون رو عوض نمی کنند. مثلا ریچارد استالمن که بخاطر جنبش گنو مشهوره ، از لپتاپی با پردازنده MIPS استفاده میکنه که خب تکنولوژی آزاده. الان استالمن به Parabola و gNewSense محدوده ، ولی در عوض از سیستمش راضیه.
صرفه اقتصادی :
همین الان در ایران اگر بخوایم یک لپتاپ متوسط بخریم باید حدود ۲ میلیون تومن هزینه کنیم. حالا اگر بخوایم لپتاپی بخریم که تا ۲-۳ نسخه ویندوز آینده رو هم ساپورت کنه باید هزینه های ۴-۵ میلیونی رو بپردازیم. در صورتی که برای ران کردن یک توزیع لینوکس با یک میزکار سبک، یک لپتاپ ۵۰۰ هزارتومانی هم میتونه جوابگو باشه.
میشه از تبلی تیم گنوم سوء استفاده کرد تا اومد بالا 😀 . البته یک سری اسکریپت هست که باید روی سیستمی که خودم خواهم ساخت ، ران کنم و بعد از اون شروع کنم به ساخت درخت پورتهای خودمون و اون رو در سرور جبیر قرار بدم تا بتونید ازش استفاده کنید. گنوم ۳.۶ در پورت های جبیر موجود خواهد بود. البته میزکار پیشفرض ، XFCE است!
معمولا یکی از تخصص های وبلاگ نویسان ، قصاص قبل از جنایت هست. بخصوص وقتی میبینن چیزی به وجود اومده که ممکنه رقیب جدی خودشون باشه 🙂 . ارون لینوکس یک توزیع مبتنی بر دبیان هست که تمرکزش قراره روی امنیت باشه ، اما وبسایتش چیز دیگری میگه!
البته نمیدونم چه فلسفه ای پشت این دوگانگی هست، ولی احتمال زیاد با چیزی مثل کالی رو به رو هستیم و یا قرار هست در دو نسخه عرضه بشه.
ابتدا توجهتون رو به این پست جلب میکنم. در این پست این گونه نوشته شده (فقط قسمتی تناقض داره رو نقل میکنم) :
میدونید ارون چیه ؟ (اِرون )
یه توزیع مبتنی بر دبیان هست که هدف اصلیش فقط امنیت بوده و صرفا برای سرور طراحی شده . ولی قابلیت نصب دسکتاپ رو هم داره
خب تا اینجا هیچ مشکلی نیست. خیلی از توزیع های سرور (مثل Redhat و یا SUSE ) دارای میزکار گرافیکی هستند. پس اینجا نمیشه ازش ایراد گرفت. اما این هم چیزی که در خود سایت ارون نوشته شده :
Aeron GNU/Linux is a live and installation DVD based on Debian. Our goal is to provide a ready to use, easy to install, desktop and laptop optimized operating system based on Debian’s testing branch and the latest stable release of GNOME desktop environment. Also it is possible to install extra software packages from our APT repositories.
و خب باز هم تناقض ادامه دارد! در تکه متن بالا درج شده که از آخرین نسخه پایدار GNOME درش استفاده شده ، این در حالیه که اسکرین شات نمایانگر KDE 4.10 هست!
خب به نظر شما ، آیا سر کاریم؟! یا این عکس حالت نمادین داشته؟!
اکثر ما یک یا چند پادکست مورد علاقمون رو در دوره انتشارش (هفته ، ماه ، روز ، هر ۱۵ روز یک بار و …) دنبال میکنیم. پادکست یک رسانه اینترنتی کامل و خوب برای انتشار مقالات علمی ، اخبار ، دانستنی ها و … است. مثلا رادیوگیک که در مورد تکنولوژی هست یا رادیوی خودمون ، رادیو بی اس دی که بیشتر روی اتفاقات اوپن سورس و بخصوص لینوکس و BSD تمرکز داره. پادکست ها ، شخصی هستند. ولی رادیو این گونه نیست. رادیوی اینترنتی ، یک رادیوی واقعی هست که برنامه هاش یا بصورت زنده اجرا میشن، یا از قبل ضبط شدن و روی یک سرور ذخیره شدن که ما گوش بدیم ! البته سرویس های رادیویی اینترنتی هم هستند که کاربران بتونن روش ایستگاههای خودشون رو داشته باشن مثل iTunes Radio . این همه پر چونگی کردم تا یک آموزش ساده بزارم؟! البته که این آموزش نیازمند این مقدمات بود ، هست و خواهد بود. بعد از خوندن این آموزش، شما میتونید رادیو اینترنتی خودتون رو بر پا کنید (بعد از بر پا سازی حتما لینک بدید که بزارم توی همین پست!).
تا بحال شده به فکر این افتاده باشید که یک توزیع رو خودتون بسازید؟! فکر کنم مطالب زیادی از من در این باره موجود باشه :). در این پست هم میخوام در مورد یکی دیگر از روشها ، یعنی استفاده از Ubuntu Core برای ساخت توزیع صحبت کنم. این روش یک روش نسبتا پیچیدست و نیاز به یک لینوکس از پیش نصب شده ، یک مقدار فضای خالی روی سیستم و یک خط اینترنت خوب داره. خب همه اینا کمکتون میکنه که یک توزیع رو با آرشیو های اوبونتو کور تهیه کنید :). این روش ، مستلزم دانلود بیشتری هست. از اون گذشته ، نیاز دارید تا حداقل کار با ترمینال رو بلد باشید چون خیلی از قسمت ها تحت ترمینال هست.
خب یکمی عنوان جذابه نه؟! در این پست قراره در مورد «ریزکشور» یا همون Micronation ها توضیح بدم. همه یا اکثر ما در کودکی دوست داشتیم پادشاه / رییس جمهور و … یک کشور باشیم. غیر از اینه؟! خب ریزکشور در واقع همین رویای کودکانه هست ولی کمی پیچیده تر. ریزکشور ها ، کشورهای کوچکی در دل کشورهای دیگر هستند. البته دقت کنید بعضی از کشورها (مثل واتیکان) چنین حالتی دارند ولی اونها «کشور» هستند نه ریزکشور. ریزکشور در واقع یک کشور تخیلی یا اینترنتی هست. یا یک منطقه کوچک که به عنوان کشور شناخته بشه.
سلام خدمت همه خوانندگان عزیز.
این داستانک ، اولین داستانک من و در سبک «چرند و پرند» هست. البته قصد جسارت ندارم. فقط تا حدودی خواستم از علامه دهخدا هم یادی کرده باشم در داستان به همین خاطر از اشخاصی که ایشون در چرند و پرند به عنوان افراد حاضر در داستان استفاده میکردند استفاده کردم. امیدوارم لذت ببرید.