بایگانی دسته: رایانه و اینترنت

رقیبی برای آفتابه، ولی ضعیفتر

gh.nameh  بازی آفتابه رو یادتونه؟ اون بازی رو قبلا و در این پست معرفی کرده بودم. در این پست میخوام بازی «غلط نامه» که ایده مشابه داره و اینجا میتونید اطلاعات خوبی ازش گیر بیارید یا از طریق بازار و سایر مارکتهای ایرانی (در صورت وجود روی سرور) اون رو روی گوشی/تبلت اندرویدی خودتون نصب کنید و بازی کنید. اما توصیه اکید دارم که حتما این پست رو قبل از بازی کردن بخونید.

این بازی، اول از همه ایده مشابه با آفتابه داره، و این به خودی خود ایراد محسوب نمیشه (بازی هایی مثل Temple Run و … هم ایدشون توی بازیهای دیگه به وفور استفاده شده!) ولی ایراد اینه، که آفتابه مسقتیما تحت نظر غلط نامه کدخدا هست، در صورتی که این برنامه همه مراحل رو خودش طراحی کرده. این یک ایراد بزرگه، چون کدخدا به خوبی شناخته شده، خیلی ها خیلی از کمیک ها و مزخرفاتش رو حفظن و … ولی چیزی که از صفر طراحی شده باشه رو مردم قبلا کجا دیدن؟ و این بزرگترین ایرادی هست که به این بازی میشه گرفت.

ایراد دوم که از نظر خود طراحان بازی حسن محسوب میشه، «رابط کاربری کاربر پسند» هست، که از نظر من اصلا کاربر پسند هم نیست! چرا؟ چون رنگهایی مثل قرمز و بنفش و .. بسیار درش استفاده شده و همین دلیل کافیه تا بعد از چند دقیقه بازی، خسته بشید، چون چشمهای شما خسته شدن.

ایراد سوم، نداشتن جذابیت هست. حقیقت امر اینه که آفتابه مراحلش جوری چیده شدن که کاربر رو تشویق به بازی میکنه! مثلا خود من آفتابه رو چندین بار پاک و دوباره نصب کردم و چند بار یکسره نشستم تا آخرش رفتم! اما این بازی رو نه. این بازی خیلی خسته کننده بود اونم دقیقا به همین دلیل، نداشتن جذابیت کافی. شاید هم دلیل نداشتن جذابیتش، وجود مراحلش از قبل روی پیجهایی مثل کدخدا و … باشه.

البته از همش که بگذریم، یک خوبی داره به اسم «چرا این شد؟» و به شما فلسفه اون مهملی که از توی عکس در اومده رو میگه و همین میتونه به ایده پردازی شما کمک کنه. ولی در کل قابل رقابت با آفتابه نیست، حداقل تا زمانی که مشکلاتی که داره رو رفع نکرده 🙂

Share

چگونه لایک های خودمان را در شبکه های اجتماعی بالا ببریم؟

خب، یک سوژه جالب پیدا کردم تا در موردش بنویسم «لایک»! لایک گرفتن در فیسبوغ و اینستاگرام (و شاید هم یوتوب) الان برای کسانی که از اینترنت همینش رو یاد گرفتن، از نون شب هم واجب تره، ولی افرادی هستند که میخوان بصورت حرفه ای در شبکه های اجتماعی فعالیت کنن، مثل دوستانی که برای شرکت، فروشگاه اینترنتی، وبلاگ شخصی و … شون پیج باز میکنن. توی این پست، دو روش منطقی لایک گرفتن رو میگم، البته در فیسبوغ، و در پست های بعدی در مورد اینستاگرام و یوتوب هم حرف میزنیم.

Social_network_film_posterروش اول : خرید لایک

اگر فکر میکنید لایک های «واقعی» که دوستاتون، یا کسایی که به موضوع کار پیج شما علاقمند هستند فقط در صورتی حاصل میشن که قبلش تعداد قابل توجهی لایک داشته باشید، بهتون توصیه میکنم که لایک خریداری کنید. چطوری؟ سایت هایی هستند که روبات های لایک کننده دارند یا به هر طریقی میتونن برای شما تعداد قابل توجهی لایک براتون جمع میکنن. این پیج ها تبلیغ نمی کنن، بلکه به سیستم این کار میکنن یعنی اونهاییشون که لایک «به ظاهر واقعی» میفروشن، یه تعداد زیاد اکانت فیک ساختن، و حالا با استفاده از اون اکانتهای فیک میان لایکتون میکنن (داخل پرانتز میگم ممکنه اصلا یک باند لایک کننده هم داشته باشند!). پس اگر اعتبار پیج رو به تعداد لایک هاش میدونید، وبسایتی مثل این کمک خوبی هست براتون و قیمتهاش هم منصفانه. (از شما چه پنهون، برای پیج ذهن زیبا این کار رو کردم :دی).

روش دوم : بازاریابی

این روش یک مقدار سخت تر هست، ولی از همون اول بسم الله شما لایک «واقعی» دریافت میکنید. چگونه باید این کار رو کرد؟ اول از همه روی هوم پیج خودتون، صفحه توییترتون و حتی اگر امکانش هست، اکانت اینستاگرامتون، شیرش کنید. اگر هم مثل دوست خوبمون علیرضا۲۴ ویدئو بلاگر هستید، توی ویدئو های یوتوبتون لینک بدید به پیجتون. خیلی خوب، یه راه بهتر هم میمونه، توی گروه هایی که عضو هستید، از ادمین هاش اجازه بگیرید و اگر اجازه دادن، پیجتون رو روی گروهشون شر کنید. و همچنین با پیج های دیگر ارتباط برقرار کنید و ازشون بخواید پیجتون رو استتوس کنن یا این که، برید تو کار تبلیغات پولی 😉 .

روش سوم (روش احمقانه ولی بعضی مواقع کارامد) : گدایی لایک

هیچی نمیگم، سوری لند بهتر از من توضیح داده!

امیدوارم با استفاده از این پست بتونید لایک های بیشتر بگیرید. امیدوارم روش سوم نباشه 🙂

Share

ذهن زیبا در فیسبوغ و لینوکس بیبر

اول از همه باید عارض شم خدمتتون که ما هم بله!

ذهن زیبا هم صاحب یک صفحه در فیسبوک شد، کاری که خیلی وقت پیش میخواستم بکنم و البته امروز انجامش دادم! جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۳، اونم ساعت حدود یک بامداد 🙂 .

این لوگو هم لوگوی وبلاگ خواهد بود :

Logoخیلی خوب، از این که بگذریم، با این لینک میتونید به صفحه ما در فیسبوک دسترسی پیدا کنید و بعد از فشردن دکمه Like و بعدش هم Get Notifications ، برید سراغ این که پست های وبلاگ رو روی وال فیسبوک خودتون دریافت کنید، البته یادتون نره که ممکنه هر از گاهی پست های دو سه خطی هم روی پیج بنویسم و بعدش نگید این که فقط پیج وبلاگ بود و …! (از قدیم گفتن جنگ اول به از صلح آخره 😀 ).

لینوکس بیبر

از اونجایی که همه این بشر رو خیلی دوست دارند (!!!!) یک توزیع لینوکس واسش ساختن! راستش رو بخواید این توزیع کلا دلقک بازی و جوک هست و مبتنی بر پاپی ساخته شده. ساخت توزیع مبتنی بر پاپی آسونه تقریبا ، چون خود پاپی یک ابزار برای این کار ارائه کرده که طبیعتا از اون استفاده کنیم، با چند کلیک ساده میرسیم به یک توزیع از لینوکس.

این هم وبسایت لینوکس بیبر که در سورسفورج میزبانی شده! بیچاره سرور سورسفورج 😀

Share

استاتیک باش، ولی مدرن باش

اولش که جادی اسلایدهایی که برای ریلیز پارتی اوبونتو منتشر کرده بود با عنوان «چه خبر؟ از این اوبونتو تا اون اوبونتو» از خلاقیتش خوشم اومد، چون اولین باری بود که میدیدم پرزنتشن ها به شکل کهنه و قدیمی (و شاید هم منسوخ!) پاورپوینت (یا لیبر آفیس ایمپرس) نیستند و یک سری کد HTML هستند که خیلی قشنگ حرکت میکنن. بعدش، ویدئو کست جادی رو دیدم که در مورد لایبرری impress.js توضیح داد و متقاعد شدم که سایت های استاتیک هم میتونن این شکلی باشن!

شعار ایمپرس خیلی جالبه «تنها محدودیت شما، تصوراتتون هست» و من شدیدا به این جمله معتقدم. من دیر متوجه وجود این لایبرری شدم ولی آخرین برنچی که آپلود شده بود (روی گیتهاب ) رو دریافت کردم و روی سیستم دارم، تا ایده هایی که در سر دارم رو بیارم روی ایمپرس و در اینترنت منتشر کنم.

خوبی ایمپرس از نظر من، کم حجم بودنشه و تنها نیازش یک مرورگر مدرن هست، مثلا فایرفاکس ۲۶ یا آخرین نسخه کروم! و همین پیش نیاز ساده، باعث حل خیلی مشکلات میشه. ضمنا، اگر به اینترنت دسترسی ندارید تا فونت ها رو لود کنه (چون یه سری فونت گوگل رو لود میکنه برای خودش) میتونید فونت هاتون رو بهش اضافه کنید. میتونید شکل های عجیب و باحال بهش بدید. تنها چیزی که نیاز دارید اینه «به سورس نگاه کنید». به سورس html نگاه کنید و ازش ایده بگیرید و بعدش ایدتون رو به ایمپرس منتقل کنید. برای html نویسی هم فقط و فقط و فقط نیاز دارید تا فایل های جاوااسکریپت و CSS رو توی فایل HTML لود کنید تا بتونید بهترین اسلاید ممکن رو بسازید.

 

Share

ده نصیحت از مارک زاگربرگ

مارک زاکربرگ رو که همه میشناسن ، بنیانگذار بزرگترین و پرکاربر ترین بلای جان (:D مقصود شبکه اجتماعی بود!) یعنی همون فیسبوغ خودمون!

این ده نصیحت هم صفحه بروزرسانی در خود فیسبوغ نوشته بود :

1.. “سریع حرکت و کن و همه چیز را به هم بریز… تا وقتیکه مرتب و منظم بخواهید در بازار پیشروی کنید رقبا اجازه پیشرفت به شما نمیدهند. اگر به حد کافی اوضاع را به هم نریزید, به حد کافی سریع حرکت نمیکنید.” (اکتبر 2009)

2. “اگر من الان شروع کرده بودم کارم رو خیلی متفاوت تر عمل میکردم. من اوایل هیچ چیزی نمیدونستم. در منطقه سیلیکون ولی شما تنها چیزی که بهش اطمینان دارید این است که باید اینجا باشید, اما اینطور نیست. اگر من الان شروع کرده بودم در بوستون ادامه میدادم. سیلیکون ولی تمرکز کوتاه مدتی به کسب و کار القا میکند و این اذیتم میکند.” (اکتبر 2011)

3. “به خوبی به خاطر دارم. یک یا دو روز بعد ازینکه اولین نسخه از فیس بوک رو راه اندازی کردم با دوستام داشتیم پیتزا میخوردیم که با خودم فکر میکردم “یه همچین خدماتی باید در اینترنت برای مردم وجود داشته باشد, واقعا مردم بهش نیاز دارند” و وقتی فهمیدم که من خودم باید این نیاز را برطرف کنم محتاط تر از قبل عمل کردم.” (جانویه 2014)

4. “سوال این نیست که “ما میخواهیم چی از مردم بدانیم؟” بلکه سوال اینجاست “مردم میخواهند چه چیزی درباره خودشون بگویند؟” ” (نوامبر 2011)

5. “بزرگترین ریسک, ریسک نکردن است. در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است, بهترین و تنها استراتژی برای شکست ریسک نکردن است.” (اکتبر 2011)

6. “تحقق یک ماموریت و ساختن یک کسب و کار هردو باهم اتفاق میفتد. درسته که تحقق ماموریت بیشتر به من انگیزه میده پیشروی کنم اما از همان ابتدا دریافتم که باید هردو باهم عملی شوند.” (سپتامبر 2012)

“جای هکر ها در زندان ها نیست. بلکه در شرکت های کامپیوتری بزرگ است. هکر ها یکی از مهمترین سمت ها هر شرکت تکنولوژیکی را باید داشته باشند زیرا انها اعتقاد دارند همیشه یک راه بهتری و مطمئن تری وجود دارد.” (فوریه 2012)

8. “مردم شاید یک ایده عالی داشته باشند که واقعا دنیا را تکان دهد اما اگر به آن باور نداشته باشند, هیچوقت این ایده به واقعیت نزدیک نخواهد شد.” (اکتبر 2005)

9. “من نمیخواهم فیس بوک یک شرکت آمریکایی باشه. من نمیخواهم این شرکتی باشد که در حال گسترش ارزش های آمریکایی در جهان است. دیدگاه من این است که شما با فیس بوک بتوانید فوق العاده در مردم ریزبین باشید و بفهمید چطور فکر میکنند.” (جانویه 2011)

10. “هدف من این بود که هرگز فقط یک شرکت تاسیس نکنم. اکثر مردم برداشت غلطی ازین حرف من دارند و فکر میکنند سود, درآمد و سهام و … برای من اهمیت ندارد. اما فقط یک شرکت نبودن یعنی اینکه چیزی که که یک تغییر اساسی قرار است در دنیا ایجاد کند.” (فوریه 2011)

پست منبع

Share

فایرفاکس 29 و شباهتش به کروم

فایرفاکس در آخرین نسخه خودش، یعنی نسخه ۲۹ بسیار به کروم شبیه شده.

Screenshot from 2014-04-30 18:56:36البته نباید این رو فراموش کرد که تفاوت های زیادی هم با کروم داره، نمونش منوی کرکره ای سمت راستش، که امکان دسترسی به کل امکانات مرورگر رو میده، بر خلاف کروم که منوهای آنچنانی نداره.

فکر کنم بهترین تجربه فایرفاکسم تا کنون بوده :).

Share

اوبونتو 14.04 و نخستین تجربه روی لپتاپ جدید

خب همونطور که در پست قبلی قول داده بودم، اویونتو ۱۴.۰۴ رو نصب کردم و حالا قصد دارم مطلب کوتاهی در موردش بنویسم.

نخستین چیزی که خیلی تو ذوقم زد این بود که وایرلسم رو نشناخت  و مجبور شدم از کارت اکسترنال وایرلس استفاده کنم تا به اینترنت متصل بشم. بعد سرچ کردم و فهمیدم ابزار Jockey جایگزین شده و نمونه جدیدش ubuntu-drivers-common هست. این ابزار تحت ترمینال کار میکنه و به این شکل فهمیدم که چه بسته ای رو باید نصب کنم تا وایرلسم OK بشه.

ubuntu-drivers devices

و بعد بسته مورد نظر رو نصب کردم.

در کل تجربه خوب و روانی بود. این هم تعدادی شات از اوبونتو 14.04 :

Screenshot from 2014-04-18 15:58:34

این صفحه اصلی یونیتی هست که در این نسخه شاهدش هستیم :).

Screenshot from 2014-04-18 15:58:24این هم دش یونیتی، بر خلاف نسخه های قبلی ، روون و باحال اجرا میشه!

Screenshot from 2014-04-18 15:58:14این پنجره هم در اولین اجرا، چه زنده چه اولین اجرای بعد نصب نمایش داده میشه.

چند تا شات دیگر هم بود که خیلی لازم نبود بزارمشون. از پنجره اپلیکیشن ها مثل فایرفاکس و … . البته هنوز اون امکان تغییر جای منو ها رو امتحان نکردم و به محض امتحان کردن ازش مطلب خواهم نوشت.

 

Share

Ubuntu 14.04 هم آمد، این بار کنونیکال و بز وحشی اش!

Tursty Tahr (بز وحشی قابل اطمینان) نام نسخه جدید پشتیبانی بلند مدت اوبونتو هست. این نسخه ، چون در آپریل 2014 داره منتشر شده، 14.04 نام گرفته و الان هم نزدیک دو سه ساعت از انتشارش میگذره. من حدودا نیم ساعت پس از ریلیز گذاشتمش برای دانلود و موقعی که پست در حال نوشتن هست، حدودا 45 دقیقه زمان باقی مونده تا دانلود کامل شه. همین امروز، سرچ کردم و طریقه کامل نصب اوبونتو کنار ویندوز 8.1 محترم رو یاد گرفتم و پس از نصب هم یک مطلب در مورد این نسخه از اوبونتو مطلب خواهم نوشت :).

Share

خداحافظ XP

ویندوز XP یکی از محبوب ترین سیستم عاملها، و تقریبا اولین سیستم عاملیه که باهاش کار مفید انجام دادم (یعنی تونستم مشکلات خودم رو با اون حل کنم و نه صرفا استفاده از پینت برای نقاشی کشیدن یا بازی کردن بازیهای سگا که به  ویندوز 95 پورت شده بودند). ویندوز ایکس پی، در ابتدای عمرش در روزگاری باب بود که هنوز مثل امروز، اینترنت پرسرعت توی خونه داشتن باب نبود، در نتیجه استفاده  از مک و لینوکس هم به اندازه امروز نبود. از اون گذشته، به روزگارانی اومدیم که ویندوز ایکس پی هنوز روی خیلی از سیستم های ادارات دولتی و خصوصی نصب هست، در حالی که مرده و ویندوز های سون و 8.1 دارند امپراتوری خودشون رو روی کامپیوترهای افراد آگاهتر گسترش میدن. در این میان هم عده ای که از اون عده «آگاهتر» ، آگاهتر هستند ، علاوه بر ویندوز یک سیستم عامل ایمن تر و با کیفیت تر مثل لینوکس رو هم دارند و کسانی هم هستند که حتی همون روزگار XP هم از این سیستم عاملها استفاده میکردند.

یکی از بهترین تجربیات کامپیوتر، یعنی XP چندین روز است که مرده و الان نمیشه به هیچ عنوان بهش اطمینان کرد. برای کسانی که ویندوز XP استفاده میکردند، اکنون بهتره اگر میخوان سیستم عامل مایکروسافت رو استفاده کنند به ویندوز های 7 و 8.1 مهاجرت کنند ، البته اگر سیستمشون پاسخگو نیست، مهاجرت به Lubuntu و یا Xubuntu بهترین انتخاب خواهد بود.

بزودی مطلبی مینویسم در مورد مهاجرت از XP به لوبونتو و زوبونتو.

موفق باشید.

Share

لپتاپ جدید و دیسک زنده، مشکل گراب.

من در پست قبلی توضیح دادم که Windows 8.1 بخوبی داره روی لپتاپ جدید اجرا میشه. نسخه بتا 2 از اوبونتو 14.04 رو دانلود کردم و روی فلش رایت کردم، اولین بار مشکل گرافیک داشت که در بایوس Switchable رو به UMA تغییر دادم و تونستم وارد محیط دیسک زنده بشم. بالا بودن رم و پردازنده و همچنین استفاده از فلش مموری، سرعت بوت و کار کردن با محیط زنده رو بسیار عالی کرده بود اما در هنگام نصب ، مشکل GRUB داشت. درایو اوبونتو رو پاک کردم و حالا به دنبال این هستم که ببینم مشکل از کجاست. احتمالا مشکلم از UEFI هست که ان شاء الله حلش میکنم.

Share